کتاب

سلام

 

"به هنگام پاییز , همه اندوه خویش را گرد آوردم و آن را در باغچه سرایم دفن کردم.

وقتی بهار آمد و تابستان از پی آن رسید تا با زمین درآمیزد,در باغچه ام گلهای زیبایی رویید که با همه گلهای دیگر تفاوت داشت.

همسایگان که آمده بودند تا گلهای مرا ببینند, گفتند:آیا هنگام پاییز, دانه این گلها را به ما هم می دهی تا آن را در باغمان بکاریم؟

جبران خلیل جبران

ماسه و کف"

 

امروز رفته بودیم نمایشگاه  کتاب و من حالا خیلی کتابی و شاید هم ادبی شدم!

بخصوص حالا که داشتم به یکی از کتابها یک نگاهی می انداختم با خودم گفتم کاش همه این را می خوندند.خیلی جالبه.اسمش هم اینه: "در افریقا همیشه مرداد است".اگه تونستین حتما بخونین.

یک مساله دیگر هم که دیشب ذهنم را خیلی مشغول کرده بود,اینه که حالا هر جایی که که بری یا دارن در مورد "بگیر بگیر ها" صحبت می کنن یا نظر کارشناسیشون رو در این رابطه می دن.

من هم خواستم نظرم رو بدم و از این قافله عقب نمونم.نظر من اینه که هر کاری زورکی انجام شده یا هیچ نتیجه ای نداشته یا نتیجه برعکس داده,و دیگه این که هر کاری از پایه درست نشده تا ثریا دیوار کج شده و حالا خر بیار و باقالی بار کن.

ببخشید لحنم این طوری شده.اثر کتابیه که اسمش رو گفتم .چون به زبان کودکانه نوشته شده.

فعلا

خداحافظ 

Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes