يه حرف تازه

سلام

ازغم هجر مکن ناله و فریاد که دوش/ زده ام فالی و فریاد رسی می آید

 

دیروز ما رو از طرف مدرسه بردن قم و جمکران.خیلی خوب بود , ولی متاسفانه چون جنازه ام رسید خونه نتونستم پست بزنم.اونجا یه خانم عراقی می خواست قیمت ساعت یکی لز بچه ها رو بپرسه و ما از فرط بی سوادی جواب خیلی کاملی(!) به او دادیم و بعد هم خیلی نادم شدیم.

به هر حال گذشت.امروز هم اومد و فردا هم از گرد راه خواهد رسید.

چند روزیه, بهتره بگم یه عمره که از خیلی چیز ها رنج می برم ولی نمی دونم چرا ترجیح می دم این جوری وانمود کنم که همه چیز خوبه؟!

شاید چون این جوری یاد گرفتیم و هر وقت خواستیم از بدیها بگیم گفتن :اه.این هم باز آیه یاس خوند.

یا هر وقت خواستیم یه ایرادی بگیریم به رگ ملی گریشون برخورده و گفتن:واقعا برات متاسفم. تو اصلا عرق ملی نداری .اگه خودمون از خودمون بد بگیم دیگه عاقبتمون معلومه.

ولی برای یک بار هم که شده می خوام حرف دلم رو بزنم و بگم گاندی هم اگه گاندی شد به خاطر این بود که اول عیب رو پیدا کرد.اول اشکال ها رودید.اول فهمید زخم از کجا چرکی شده...

می خوام برای یک بار هم که شده توی این دنیایی که یقت رو به خاطر کوچک ترین عمل و عکس العملی نمی گیرن , حرف دلم رو بزنم و ازتون بخوام با هم ببینیم این مشکل از کجا آب می خوره و این زخم از کجا چرکی شده ...

فعلا

خداحافظ

                                          

Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes