کنکور

سلام

 

امروز اولین دسته کنکوری ها رفتند سر جلسه.با یه عالمه اضطراب و فکر و رزو و امید و ...

می بینید سرنوشت چه مسخره رقم می خوره؟!

تصمیم گرفتم یه مجموعه از بچه هایی که با وجود تلاش زیاد سر کنکور به خاطر یه اتفاق, گند کاشتند جمع کنم و اسمش رو بذارم "بدبخت می شویم".مثلا یه نفر دو سال پشت سر هم به خاطر داروهای آرامش بخش روز کنکور خواب می مونه.یا یکی توی جنوب کشور با اون هوای گرمش , گرما زده میشه و تازه صندلیش هم میخ داشته.یا یکی وقتی سوال ها رو میبینه که چه قدر ساده س و همش رو بلده از خوشحالی غش می کنه( چه بی جنبه نه؟؟؟)یا مثلا دو نفر کارتشون رو توی آژانس جا می ذارن.

ول کن. بذار از این بحث مسخره و عذاب آور بگذریم.

*

چند وقت پیش یه کتاب خوندم به اسم سنگ فرش هر خیابان از طلاست از "کیم –وو-چونگ" (موسس کاخانه دوو)اعتقادات جالب و خاصی داره که من فکر می کنم اگر هر کسی بهشون عمل کنه می تونه فعال ترین انسان در کل جهان از نظر کسب درآمد بشه.اون معتقده که باید کاری کنیم که کار کردن برامون به منزله سرگرمی بشه و می گه هیچ چیز در ذهنم غیر ممکن به نظر نمی رسه یا امید و آرزوی شما تعیین کننده مسیر زندگی شماست یا انجام کار در حد رفع تکلیف یک عارضه و بیماریست یا در هر کاری وارد می شوید به طور کامل در ان غرق شوید.

بهتون پیش نهاد می کنم اگر این کتاب رو پیدا کردید حتما مطالعه کنین و البته عمل.(ولی بعید می دونم پیدا کنین چون کمی قدیمیه)

*

این روزها یه کتاب دیگه هم در دست دارم به اسم "مدار صفر درجه" از احمد محمود. تا این جایی که خوندم حتی یه آدم خوب هم نتونستم توش پیدا کنم و فکر می کنم تنها ویژگی که من رو تا صفحه 174 کتاب کشونده اینه که کتاب با لهجه دل انگیز خوزستانی تحریر شده!!!

 

شاد باشید

خداحافظ  

بوي خوش آزادي

سلام

یه سلام داغ داغ داغ بعد از چند هفته سخت و طولانی. بالاخره این امتحان های لعنتی( ببخشید نمی تونم بدون پسوند بگم!) تموم شد و من تونستم یه سری به وبلاگستان بزنم.

در مورد شروع تعطیلات 3 تا نظریه برای ما بچه مدرسه ای ها وجود داره: !. به محض تموم شدن امتحانات 2. به محض تحویل کارنامه 3.اول تیر

من پیرو نظریه دوم هستم. برای همین امروز که کارنامم رو گرفتم احساس آزادی می کنم."آه کجایی؟ ای بوی خوش آزادی..."

البته فکر نکنید حالا می خوام نمره ام رو بهتون بگم چون چنگی به دل نمی زنه و اگر هم چنگی به دل می زد باز هم از سر تواضع(!!!) نمی گفتم.

از این خزعولات بگذریم ,(این کلمه رو دیشب یاد گرفتم) امروز که رفتم یه سری به مدرسه ( یا به قول داییم ویرانه غم) بزنم چند تا عکس از خرابیهاش گرفتم.کی فکر می کنه مدرسه فرهنگ اون هم فرهنگ دخترانه خیابان هاشمی این قدر درب داغون باشه و بنیانش روی یه ستون باشه. اگه یه زلزله 1 ریشتری هم بیاد این همه نخبه مملکت(!!!)می رن زیر گل. خیلی غم انگیزه نهههههه؟؟؟!!!

اینم عکس ها:

خداحافظ

زن.خانم.مادام؟

سلام

 

جودی یه طراح سایته.دیروز داشت بالاخره سایت خودشو به یه سرانجامی میر سوند.وقتی ازم نظر خواست گفتم می تونی عکس خودت رو هم بذاری. با اکراه گفت "نه آخه نمی خوام بدونن دخترم"

با تعجب به او که این قدر مدافع حقوق خانم هاست نگاه کردم.گفت" آخه تو پول دادن اذیتم می کنن"

ناراحت شدم.یاد "جی کی رولینگ" و خیلی از خانم های دیگه افتادم که برای این که خودشونو مطرح کنن و وارد اجتماع بشن به اسم و لقب و چهره و هر چیزمردونه دیگه ای متوسل می شدن و بعد که موفقیتشون تثبیت می شد تازه آدم اصلی خودشو نشون می داد. یه مبارزه دیگه و ...

شاید الان هم با پیش ازین ها خیلی فرق نکرده. سیاه پوست ها تونستن حقشون رو بگیرن ولی ما نه.

من اصلا آدم فمنیستی نیستم.حتی بعضی جاها خیلی هم آنتی فمنیستم. کاری هم به کار کسی ندارم.تا زمانی که یکی بخواد چوب تو کارم کنه.تو جامعه, انتخاب رشته, کار, رفتارها, حرف زدن ها, راه رفتن و حتی چیز خوردن...

ولی من کاری به کار هیچ کی ندارم.اگه نتونم هیچ کدوم از حقوقم رو زنده کنم اما خوردن رو زنده میکنم.هر چه قدر همه کارشناس ها و دکتر ها بگن چای برای خانم ها بده.من باز هم می خورم و شاید هم بیشتر از قبل.

زنده باد چای...

 

پ.ن:خیلی با دمتون گردو می شکنین .نه؟؟؟حالا دیگه یه زن که هیچ چی می تونی 10 تا هم بگیری و هیچ کی بت نمی گه چرا؟ من می گم "غلط های اضافی" تو هر چی می خوای بگو...

 

شاد باشید

خداحافظ 

فکر

سلام

مدتی بود که وقت فکر کردن نداشتم.اما حالا سه روز تعطیلی دارم که نمی دونم چه کارش کنم و تصمیم دارم تا می تونم نگاه کنم وفکر کنم. هر چند فکر امتحان بعدی هنوز هم من رو آزار می ده. فکر معلم های عزیز(!) اعصاب خرد کن که مثل اجل معلق بالای سربرگه ات حاضر می شن و می خوان ببینن در چه حالی( حالا کاش جواب درست رو می گفتن) فکر سوال هایی که از طرح روی جلد انتخاب شدن . فکر نگاه های زیر چشمی معلم ها و سقلمه بچه ها.فکر همه چیز های عذاب آور...

ولی به قولی " بی خیل بابا.حالشو ببر.جای منم ول بگرد..."

بزرگی می گفت" اگه نگاهت به آسمون باشه چیزایی  رو می بینی که زمینی ها نمی بینن. زمینی ها هم چیزایی رو می بینن که تو نمی بینی. ولی فرق تو و اونها اینه که تو چیزایی رو میبینی که ارزش دیدن دارن ولی اونها..."

 شاد باشید

خداحافظ

 

 

 
Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes