درد دل

سلام

چند سال پیش یه دوست خیلی خوب داشتم که سرطان گرفت و رفت.

گاهی دلم خیلی براش تنگ می شه.برای اون روزها.ساعت هایی که با هم بودیم و راه هایی که با هم می رفتیم...

بعد از اون اتفاق همیشه دوست دارم یه کاری بکنم که اون بغض بزرگم کوچیک بشه.

من هیچ وقت نتونستم باهاش خداحافظی کنم و دوست دارم کاری کنم که دیگه هیچ بچه ای یه بغض بزرگ به خاطر از دست دادن دوستش نداشته باشه.

همیشه سرطان رو مثل یه چنگک تیز می بینم که گلوتو می بره.

بخصوص وقتی تبلیغ های موسسه "بهنام دهش پور" رو توی مترو دیدیم.

راستی چه قدر خوب می شد اگه می تونستیم با هم این بغض بزرگو که ممکنه برای هر کسی باشه لااقل یه ذره کوچیکتر کنیم.

ممنون که به درددل هام گوش کردین

خداحافظ

 

 

Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes