تبريک 3

سلام

 

16 سال پیش تو یک روز گرم تابستونی یه خانم جوونی احساس کرد که حالش خوب نیست.احساس کرد که طاقتش تموم شده.هم خودش و هم اون نی نی که توی شکمشه.نی نی هی لگد می زد و می گفت"مامان من دیگه خسته شدم.دوست دارم بیام بیرون و زودتر ببینمت.دوست دارم یه عالمه حرف از این 9 ماهی که این تو بودم باهات بزنم.اینجا خیلی خوبه.من با کلی فرشته خیلی خوشگل و مهربونم.مامان وقتی بهشون گفتم که از این که می خوام ازشون جدا شم ناراحتم و دلم براشون تنگ می شه گفتن ناراحت نباش.اونجا یه فرشته هست که خیلی مهربونه و تو رو خیلی دوست داره. می تونی مامان صداش کنی..."

تا این که بالاخره انتظار به سر رسید و اون نی نی کوچولو از توی شکم مامانش اومد بیرون .همین که خواست بیاد بیرون هیجان زده شدو تا اومد دهنش رو باز کنه و راز هایی رو که فقط اون و خدا می دونستند به مامانش بگه خدا انگشتش رو گذاشت رو لبش و گفت"هیسسس"به خاطر همین بالای لبش یه چال درست شد تا همیشه یادش باشه که چون می خواسته حرف های نگفتنی رو بگه خدا براش یه یادآوری گذاشته تا همیشه یادش بمونه که خدا بهش گفته بود فقط بین من و توست ها...

...

...

...

تا این که 16 سال گذشت و رسید به امروز.اون نی نی کوچولو حالابزرگ شده و دیگه یادش نیست چه رازی رو نباید می گفته.حتی دیگه شکل خدا و اون فرشته ها هم یادش نیست.

میاد میشینه پای کامپیوتر  و می نویسه خدا راستی اون چی بود که من نباید به کسی می گفتم؟!!!

.

تبریک.تبریک.تبریک

فکر کنم اولین نفری هستم که امروز رو به خودم تبریک می گم.آخه من امروز دنیا اومدم. یعنی تولدمه. البته هنوز دنیا نیومدم.دقیقا سر ظهر ساعت حدودا 12 .در 14 تیر ماه صدای گریه یک نی نی خیلی نازنین بلند  شد و اون نی نی من بودم.

البته امسال تبریک سه گانه ست.1)به مناسبت تولد من 2) خیلی سال قبل از اون تولد یه خانم دیگه که به خلقت اعتبار بخشید. 3) روز زن.البته اکثرا من رو قاطی مرغ ها به حساب نمیارن .

 

روز مادر هم مبارک باشه . اول از همه به مادر خودم می گم و بعد از اون به همه زنانی که نام مادر رو به یدک می کشن.امیدوارم همیشه شاد و موفق باشن.

 

شاد باشید

خداحافظ

  
Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes