مرغ جنگي

سلام

 

این روزها که بیرون از خونه می ریم, به شدت جارو جنجال ها و دعواهای صدتا یه غاز آزارمون می ده.

دیگه سعی می کنم بی توجه باشم, به این حماقت آزار دهنده نگاه کنم( ادای روشنفکرها رو در آرم!) و لبخند بزنم.

یه زمانی وقتی پسر بچه های مدرسه ای توی اتوبوس سر و صدا می کردن یا الکی حرف می زدن و می خندیدن و نمی ذاشتن چرت بزنم به نظرم چه اعصاب خورد کن می اومدند یا وقتی مذکرات به هم می پریدن و جر و دعوا راه می انداختن , با خودم می گفتم باز خروس جنگی ها به جون هم افتادن!

اون موقع جنس (به ظاهر )لطیف ها آروم راه می رفتن, سعی می کردن خودشون رو از معرکه دور نگه دارن یا حداکثرمسن ترهاشون مثلا می گفتن"حاج آقا! تو رو خدا از هم جداشون کنین( یا) شما یه چیزی بگین تو رو خدا! خوبیت نداره!!!"

ولی حالا انگار برعکس شده.حالا دختر خانم های جوون بخصوص اگه از درسه آزاد شده باشن, یه بند توی اتوبوس و ... حرف می زنن و مسخره بازی و شلوغ بازی در میارن.یا این که سر یه مساله بی خودی به جون هم می افتن . و در عوض آقایون حتی اون جوون هاشون این قدر آروم راه می رن که باید بینشون لایی بکشی. و موقع دعوای خانم ها هم فقط تماشاچی هستن.( یاد همون لوتی گری ها بخیر!!!)

امروز دو تا خانم به ظاهر با شخصیت سر صف اتوبوس با هم دعواشون شد و کار به جاهای باریک و حتی فحش های پدر- برادری کشیده شد.آخر کار یکیشون گفت " من فرهنگیم.مثل تو که بی شخصیت نیستم . بی شعور" و اون یکی هم گفت" کارتتو رو کن تا من هم رو کنم"

 چی می شه گفت؟!! از وقتی که دوره آخرالزمون رسیده دیگه دوره ای شده که کارت معلمی داشتن نشونه بافرهنگ بودن نیست, فحش ها به جای خواهر-مادری , پدر- برادری شدن, و به جای خروس های جنگی مرغ های جنگی به جون هم می افتن(!!!...)

 

شاد باشید و خرم

شاداب باشید و سرخوش

و دل هاتون از نور خدا روشن...

Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes