اين يک ماه

سلام

 

امروز اولین روز از تابستان بود که من به مدرسه می رفتم.راستش مدرسه ما عین خفتک توی تابستون هم به جونمون می افته و ولمون نمی کنه.دیروز خیلی دپرس بودم و اعصابم خرد بود.به خصوص چون مهمون هامون بعد از یه مدت خیلی طولانی دیروز رفتند و حسابی جاشون سبز بود.

ولی امروز که داشتم می رفتم مدرسه فهمیدم در تمام طول این یک ماه که من در خانه بودم, هر روز صبح اون ماشین حمل زباله به کنار پارک نزدیک خونمون می اومده و کارگرش که جوون قد بلند خوش قواره ای با لباس و سربند مشکی و دستکش قرمزه زباله ها رو جمع می کرده. در طول این یک ماه در روز اتوبوس ها به حرکت خودشون ادامه می دادن و هر روز گل های توی پارک رشد می کردن و بوته های یاس جوونه می زدن.هر روز مردم توی مترو و اتوبوس له می شدن و با وجود این همه اتفاق من توی خونه نشسته بودم.

من فهمیدم که در تمام طول این یک ماه زندگی جریان داشته.

*

چند وقت پیش جودی به خاطر دریافت اولین حقوق ولم و درست و حسابیش ما رو به سینما و فیلم "روز سوم" دعوت کرد.با بازی عالی "پوریا پورسرخ.حامد بهداد.باران کوثری"( که البته بهتره به اعتقاد من از بازی باران صرف نظر کنیم چون عالی نبود.) من طبق اون خصلت همیشه علاقه مندم(!) دیگه از اون به بعد حسابی لهجه گرفتم .به اعتقاد من زحمت "پورسرخ" برای این اجرا و استعداد "بهداد" قابل تشویق و تشکره.

 

شاد باشید

خداحافظ     

Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes